|
به وقت غیرت دینی یک ملت!
یونس مولایی: امروز 12بهمن چهلوسومین سالروز بازگشت امام انقلاب به سرزمین انقلابی ایران است؛ روزی که نقطه عطف تاریخ ایران و زمانه ورود به عصر جدید تاریخ ایرانیان به حساب میآید. هر چند جنبه تقویمی این روز به ثبت حادثهای در میان ساعات و دقایق محدود میشود اما نگاه جامع به تاریخ و خوانش فرامتنی این روز، لاجرم گواه بر این میدهد که 12 بهمن 57 را باید نمادینترین ساعات قرن معاصر به حساب آورد. بازگشت حضرت امام خمینی(ره) به تهران و آماده شدن ایران برای پیروزی انقلابی عظیم و تاریخساز را میتوان انعکاسی از «غیرت» و «تحولخواهی» مردم دانست.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری یک مرجع دینی، آن هم در زمانهای که متفکران جملگی از به حاشیه رفتن دین در زندگی اجتماعی و سیاسی سخن میگفتند، همچون موقعیتی ممتاز و سرنوشتساز خبر از آغاز عصری جدید با همراهی مردمی میداد که شرایط تحمیلی و آمرانهای را که با ارزشهای دینیشان سازگار نبود، برنمیتابیدند. از همین رو بیراه نخواهد بود اگر در کنار پذیرش تمام متغیرها و عوامل موثر بر جرقه خوردن مبارزات منتهی به انقلاب، حرکت مردم را حرکتی برآمده از «غیرت دینی» بخوانیم.
جمیع رفتارهای پهلوی اول و دوم چه در ساحت مسائل فرهنگی و اجتماعی و چه در عرصه سیاست خارجی به مسیری پیش میرفت که فاقد هر گونه نسبت با ارزشهای دینی مردم ایران بود، از همین رو عمده اعتراضات عمومی مردم از سال 42 تا پیروزی انقلاب در واکنش به فعالیتهای فرهنگی یا سیاست خارجی نظام پادشاهی بود و بر خلاف دیگر انقلابهای قرن بیستم که عمدتا با شعارهای اقتصادی پیگیری میشد، این بار جهان شاهد انقلابی بود که در آن مردم بیش از هر چیز به دنبال صیانت از هویت دینی و ریشههای فرهنگی خود بودند؛ مسالهای که در سخنان چند هفته پیش رهبر حکیم انقلاب در دیدار مردم قم هم مورد تاکید قرار گرفت و ایشان در این باره فرمودند: «نقش غیرت دینی مردم را در این قضیه (قیام 19دی مردم قم) نباید نادیده گرفت. علت اینکه من روی این تکیه میکنم این است که انسان میبیند تبلیغ میشود و در واقع تلاش فرهنگی وسیعی انجام میگیرد برای اینکه چیزهایی که ناشی از غیرت دینی است، به بیمنطقی و خشونتهای بیمنطق متهم کنند. من میخواهم عرض کنم که نه! قضیه اینجور نیست؛ غیرت دینی، در آنجایی که خودش را نشان میدهد و تأثیرگذار است، همراه با عقلانیت است؛ و غیرت دینی اساساً ناشی از بصیرت است که بصیرت یک شعبهای از عقلانیت است و نشاندهنده عمق دینداری است و در اغلب موارد این غیرت دینی وقتی شما نگاه میکنید، میبینید با عقلانیت همراه است. شخصیتهایی که بیشترین غیرت دینی را دارند، اینها غالباً دارای عقلانیت بالا هستند؛ نمونهاش شخص امام بزرگوار؛ اوج غیرت دینی بود، واقعا هیچکس را ما ندیدیم و نشناختیم که از لحاظ غیرت نسبت به دین و فرهنگ دینی و زندگی دینی و سبک زندگی دینی و احکام دینی مثل امام بزرگوار باشد».
تاکید بر عنصر «غیرت» به عنوان مؤلفه قوامبخش حرکات جمعی مردم ایران که بیش از همه در انقلاب شکوهمند اسلامی به چشم آمد را میتوان کلید حل معمای انقلاب ایران دانست. به عبارت دیگر هر قدر که در تفسیرهای مختلف از چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی به دنبال حوادث پیرامونی به عنوان زمینه و موتور سوخت اعتراضات گفته میشود، نسبت به این واقعیت که انگیزه و نیرویی درونی با عنوان «غیرت دینی» در شکل دادن به این حرکت جمعی دخیل بوده، غفلت میشود.
اعتراض مردم نسبت به شرایط موجود بیش از هر چیز متأثر از باورهای نهادینه شده دینی بود، به همین خاطر در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران، اجماع عمومی حول چهرهای دینی شکل گرفت که بیش از همه بر برپایی شعائر و ارزشهای دینی در جامعه تاکید میکرد. رویکرد دینی امام و امت البته به امور فردی محدود نمیشد، به همین خاطر حتی ارزشها و شعارهایی که مردم در مبارزات انقلابی و پس از آن در جریان نظامسازی برای موضوعاتی همانند عدالت اجتماعی، سیاست خارجی و... پی گرفتند، جملگی برآمده از ارزشهای دینی بود. برای نمونه هر چند هژمونی حاکم بر بسیاری از حرکات عدالتخواهانه قرن بیستم تحت تاثیر آموزههای چپ و مارکسیستی بود اما مردم عدالت اجتماعی را به عنوان میراثی از حکمرانی حضرت امیرالمومنین(ع) واجد اهمیت میدانستند و فقدان آن در جامعه را در تضاد با غیرت دینی میدیدند. در این زمینه مسائلی همچون لزوم دفاع از مظلومان عالم و به طور ویژه آرمان رهایی قدس شریف و حمایت از مردم فلسطین نیز نسبتی آشکار با غیرت دینی مردم داشت.
امام خمینی(ره) به عنوان رهبری الهامبخش و اجماعآفرین نیز که این حرکت عظیم را راهبری میکردند، خود مصداقی از این غیرت دینی و تعلق خاطر به ارزشهای انقلابی بودند.
* انقلاب هویتبخش
ماهیت انتقادی گفتمان دینی انقلاب اسلامی در تعارض با واقعیت تثبیتشده نظام جهانی، موجب آن شده است این انقلاب بر خلاف خیل انقلابهای ناسیونالیستی دوره خود، ماهیت الهامبخش خود را حفظ کند، آنچنان که حسین کچوئیان در کتاب «انقلاب اسلامی ایران و انفتاح تاریخی» با تاکید بر همین نسبتسنجی میان انقلابها و محیط پیرامونی، تنها 3 انقلاب فرانسه، شوروی و ایران را واجد صفت «کبیر» به معنای داشتن ماهیتی چالشی نسبت به نظم پیرامونی خود و الهامبخش سایران دانسته است. وی در مقدمه کتاب خود میگوید: «یک دسته از جنبشهای اجتماعی بر شرایط تاریخی غالب، اتکا و ابتنا دارند و در تعارض ماهوی با تاریخ موجود قرار نمیگیرند. این جنبشها تاریخ موجود را در مسیر کنونیاش بسط و توسعه میدهند اما جهت مسیر آن را به تمامی تغییر نمیدهند. این جنبشها به هر میزان انقلابی و حاد باشند، در جهت فعلیتبخشی کامل به تاریخ موجود و دستیابی به اهداف نهایی و ایجاد نظم اجتماعی مطلوب آن در پایان سیر تاریخیاش هستند. جنبشهای دسته دوم علیه تاریخ جاری برای تغییر مسیر کلی آن و ایجاد تاریخی نو متناسب با گروه اجتماعی جدید به منزله نیروی فعال و سازنده جنبش انقلابی عمل میکنند. جنبشهایی از این نوع، اتکایی بر شرایط تاریخی غالب ندارند، بلکه بر خلاف نوع اول تاریخ خود را در ستیز و معارضه با آن میسازند. به جای تسهیل و کمک به این نوع از جنبشها، شرایط تاریخی موجود، در تقابل با آنها میکوشد از وقوعشان جلوگیری کند. بر این اساس، چنین جنبشهایی که به لحاظ ارزشها و صورت نظم آرمانی یا نیروهای اجتماعی آن در تقابل با تاریخ موجود، مبین «پایان» یا فعلیتیابی خاص آنند، باید از توان و نیروی بسیار زیادی تا حد لازم برای غلبه بر شرایط تاریخی موجود برخوردار باشند. همین الزام یا ضرورت منطقی است که این جنبشها را به ایجاد انقلابات کبیر میرساند».
در چنین فضایی هر چند انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب کبیر شوروی با نظم موجود زمانه خود ماهیتی متضاد داشتند اما در نهایت برخاسته از بینش «عرفیگرایانه» و «سکولار» نسبت به روند تحولات بودند اما انقلاب کبیر اسلامی بر خلاف 2 انقلاب مذکور، راه و روشی نوین را در پیش گرفت که از آن رو میتوان تعبیر میشل فوکو - فیلسوف پستمدرنی که از انقلاب مردم ایران در سال 1357 با عنوان «انقلاب به نام خدا» یاد کرد- را نسبت صادقی دانست؛ آنچنان که دکتر محمدحسین پناهی در کتاب «جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی» با جمعآوری تمام شعارهای ثبتشده در جریان راهپیماییها (بیش از 4100 شعار) در بازه مهر 56 تا شهریور60 و بررسی درصدی آنها به شکل تفکیکشده به این واقعیت قابل تأمل اشاره میکند که از مجموع 738 شعاری که با محوریت اهداف و ارزشهای انقلاب و چگونگی تحقق آنها در خیابانها داده شده است 48.6 درصد حول محور اهداف و ارزشهای فرهنگی، 35.4 درصد حول محور اهداف و ارزشهای سیاسی، 9.7 درصد حول محور اتحاد و تشکل و ادامه مبارزه برای تحقق اهداف و ارزشها و تنها 5.3 درصد شعارها حول اهداف و ارزشهای اقتصادی بوده است.
* غیرت؛ ابزار همت جمعی
فراتر از ریشه هویتی انقلاب اسلامی، مقوله غیرت را میتوان عامل اصلی ایجاد اجماع مردمی و حرکت در راستای اهداف مشترک دانست. تحمیل جنگ 8ساله به کشورمان در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مهمترین میدان تجلیبخشی به غیرت دینی مردم به حساب میآمد. مقاومت مثالزدنی مردم در دفاعمقدس و تبدیل شدن یک نزاع ملی به عرصه میدانداری باورهای دینی، تجسم کاملی از نقش غیرت دینی در بزنگاههای دشواری است که مردم ایران پشت سر گذاشتهاند. حماسه 9 دی به عنوان مصداقی عیان از کارسازی این غیرت دینی از دیگر صحنههای میدانداری باورهای مذهبی در مواجهه با مخاطرات بیرونی بود.
با جمیع این اوصاف سالگرد بازگشت امام خمینی(ره) به سرزمین را میتوان عینیترین مناسبت تجلیبخش غیرت دینی به حساب آورد؛ لحظه نابی از تاریخ که سرآغاز گامهایی بلند و عیان شدن مسیری جدید در پیشاروی ملتی بود که مقابل نظم غیردینی زمانه خود ایستاده و با دستان خالی عظیمترین انقلاب را در تاریخ معاصر خلق کرد. پاسداری از غیرت، پاسداری از یک مسیر طی شده و بیمه کردن نقشه راهی است که پس از این در مواجهه با دیگر تهدیدهای نیروهای خصم میتوان به آن متوسل شد.
ارسال به دوستان
غیرت قیامکرد
هویت اسلامی و غیرت دینی مردم ایران 2 منبع الهامبخش در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی 57 به رهبری امامخمینی(ره) بود
دکتر عبدالحسین خسروپناه*: حضرت امام خمینی(ره) یک تحول بنیادینی در عرصه بینش، منش و کنش در جهان ایجاد کرد که میتوان منشأ آن را غیرت دینی امام نسبت به فرهنگ و ارزشهای اسلامی دانست. کار امام، کار بزرگی بود و نباید سطحینگرانه این انقلاب اسلامی را دید؛ انقلابی که کل دنیا علیه آن ایستاد که نشود اما با رهبری امام خمینی(ره) و همراهی مردم تحقق پیدا کرد. در واقع نظریه امت و امامت در انقلاب اسلامی در ایران تجلی یافت. تمام ابرقدرتها تلاش کردند انقلاب اسلامی ایران که تحقق پیدا کرده، شکست بخورد اما با تجلی غیرت دینی مردم در بزنگاههای تاریخی، توطئههای بسیاری خنثی شد. جنگ تحمیلی ۸ ساله یا به تعبیری جنگ جهانی سوم را علیه انقلاب راه انداختند اما موفق نشدند و تاکنون که 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، میبینیم حملهها، تحریمها، نزاعها، دعواها، اختلافات داخلی، شیطنت منافقین و... همگی به لطف الهی و برکت خون شهدا به سبب جوشش غیرت و حساسیت دینی مردم ناکام مانده است.
یکی از ویژگیهایی که حضرت امام(ره) به فرمایش رهبر معظم انقلاب دارا بود، غیرت دینی و انقلابی بود. امام(ره) نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی ایران مثل اسلامیت، جمهوریت، عدالت، مبارزه با فساد و انحطاط، مبارزه با استبداد و استکبار، استقلال و توسعه عقلانی و معنوی ایران و بلکه جهان اسلام غیرت جدی داشت. البته باید در نظر داشت این ارزشها همگی منبعث از اسلام ناب و مولود تفکر اسلام انقلابی است. امام(ره) نیز در سخنانش هیچگاه ارزشهای انقلاب را بدون استناد به اسلام و ارزش اسلامی بیان نمیکرد. امام(ره) وقتی از ارزشهای انقلاب سخن میگفت، ارزشهای انقلاب مستخرج از ارزشهای اسلام بود. بنابراین اگر کسی بخواهد بگوید من از ارزشهای اسلام دفاع میکنم ولی با ارزشهای انقلاب کار ندارم، معلوم است که این شخص یا ارزشهای اسلام را نفهمیده یا منافقانه سخن میگوید. وقتی میگوییم امام(ره) غیرت انقلابی داشت، یعنی غیرت دینی داشت و در درون غیرت دینی، غیرت انقلابی، ملی و انسانی نهفته است. منظور از غیرت دقیقا همین است: «حمیت و تلاش فوقالعاده برای نگهداری و حفظ ارزشهای اسلامی». حمیت یعنی تلاش در نگهداری آنچه ضروری است. حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی ضرورت دارد و اگر ارزشهای انقلاب اسلامی آسیب ببیند و انقلاب اسلامی به انحراف کشیده شود، ارزشهای اسلام هم متزلزل خواهد شد. سیره پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) هم همین بوده است. نبی گرامی اسلام نسبت به ارزشهای اسلامی و ارزشهای انقلاب نبوی، غیرت داشت. امیرالمومنین علی(ع) که تسلیم هیچ جریان انحرافی مثل اصحاب ناکثین و مارقین و قاسطین نشد، به خاطر همان غیرت انقلاب علوی بود. حضرت علی(ع) بعد از 25 سال انحرافاتی که توسط خلفا ایجاد شد، یک انقلاب علوی کرد و نسبت به آن انقلاب علوی هم غیرت انقلابی داشت.
حضرت امام(ره) به تبع نبی گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) در واقع درد دین داشت. وقتی کاپیتولاسیون را تصویب کردند، امام خمینی(ره) اعتراضات فراوانی کرد و فرمود این قانونی که استقلال کشور را آسیب میزند باید تعطیل شود اما دستگاه حاکمه گوش نداد و امام شروع کرد به نامهنگاری به علما و روحانیون برجسته تا پیرامون این مساله تبیین و روشنگری کند.
جهاد تبیینی که حضرت آقا در چند ماه اخیر بر آن تاکید میکند، همین کاری بود که امام در قضیه کاپیتولاسیون انجام داد. امام چند روز درس خود را تعطیل و با نامهنگاری به علما و شخصیتهای متعدد تلاش در ارشاد و هدایت جامعه کرد. جهاد تبیین و روشنگری اصلا یکی از مصادیق همین غیرت دینی و انقلابی است.
امام(ره) از آغاز انقلاب یعنی از سال 1342 نسبت به این ارزشها غیرت و حمیت داشت تا وقتی که از دنیا رفت.
نکته مهم و قابل توجه برای امروز ما این است که حضرت امام(ره) غیرت دینی را تنها در تبیین کلی ارزشهای انقلاب اسلامی یعنی جمهوریت، اسلامیت، عدالت و مبارزه با انحطاط و استبداد و استعمار نمیدید، بلکه مصادیق آنها را هم ذکر میکرد و ورودهای مصداقی متعددی داشت. برای مثال در مصادیق مختلف در حوزه عدالت در کشاورزی و اشتغال، مردمسالاری، استکبارستیزی یا استبدادستیزی یا جنگ تحمیلی و... ورودهای متعددی داشت. به عبارتی هم غیرت دینی نسبت به تبیین این مفاهیم داشت و هم غیرت دینی ورود در مصادیق آنها. امام خمینی را میتوان قهرمان و اسوهای حسنه در زمینه غیرت دینی دانست که این غیرت، دین را در مردم نیز زنده و پویا نگه میداشت.
* استاد حوزه و دانشگاه
***
جوشش غیرت دینی مبدأ انقلاب اسلامی
امام خمینی: 15 خرداد مبدأ جنبش بود
برخی محققان تاریخ انقلاب اسلامی معتقدند مبدا اصلی حرکت انقلابی مردم ایران از قیام 15 خرداد سال 42 رقم خورد؛ قیامی که مستقیما منبعث از غیرت دینی بود و توانست هیبت پوشالی رژیم شاهنشاهی را از بین ببرد و راه را برای اقدامات انقلابی آتی بگشاید. خونهای پاکی که در آن روز بر زمین ریخت هر کدام بذری شد که رویشهای بعدی آن، رژیم سلطنتی پهلوی را از ریشه کند. اساسا این سنت الهی است که هر دستگاه سیاسی که برای حفظ قدرت خود دست به کشتن انسانهای بیگناه و مستضعف بزند، دیر یا زود باید منتظر فروپاشی و سقوط خود باشد.
قیام ۱۵ خرداد ۴۲ گویای این واقعیت بود که اگر ملتی مورد تجاوز و زورگوییهای عدهای قدرتطلب دیکتاتورمآب قرار گیرد، تنها اراده آن ملت است که میتواند در مقابله با ظلمها و ستمها ایستادگی کند و سرنوشت خود را رقم بزند و ۱۵ خرداد، روز ورق خوردن سرنوشت مبارکی بود که اگر چه به خون جوانان پاک این سرزمین آغشته شد اما مبدأ تحولی بزرگ در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی جامعه بود.
درسی بزرگ در این قیام نهفته است و آن این است که دین خدا و حکم خدا نه فراموششدنی است و نه خاموششدنی، اگر چه دژخیمان رژیم ستمشاهی با یورش به خانه گلین و بیآلایش امام(س)، ایشان را دستگیر کردند تا فریاد حقطلبی و مخالفت او با رژیم ستمشاهی را خاموش کنند اما چون هدف او الهی بود و راه او حقیقی، مردم با غیرت دینی خود، به نشانه اعتراض، به کوچه و خیابانها ریختند و آزادی رهبرشان را خواستار شدند.
مرور بیانات امام خمینی در وصف 15 خرداد نشاندهنده جایگاه و اهمیت این قیام در پیروزی انقلاب اسلامی است. مرور این بیانات بخوبی گواه این است که چگونه جوشش غیرت دینی میتواند تومار یک نظام سیاسی را در هم بپیچد و نظام دیگری را برای برپایی قسط و عدل بنا کند.
* مبدأ جنبش
۱۵ خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود. از همان وقت و جلوتر از آن وقت، روحانیون قیام کردند و به دست روحانیون نهضت شروع شد؛ از قم شروع شد و ۱۵ خرداد یک انعکاسی بود از همان قیام. روحانیت را گرفتند، قریب تمام علمای تهران را گرفتند و حبس کردند. (صحیفه امام، ج۱۲، ص ۳۹۷)
* دستاورد نهضت
قیام ۱۵ خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانهها و افسونها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز سد عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست کرد. خون سلحشوران کوخنشین، کاخهای ستم را در هم کوبید. ملت عظیمالشأن ایران با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را برای نسلهای آینده گشود و ناشدنیها را شدنی کرد. (صحیفه امام، ج۱۹، ص ۲۶۷)
* فصل خونین مبارزه
اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشورای ۱۵ خرداد رقم خورد. در ۱۵ خرداد ۴۲ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود، مقابله را آسان میکرد، بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی گلوله حیله و مقدسمآبی و تحجر بود؛ گلوله زخمزبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را میسوخت و میدرید. (صحیفه امام، ج۲۱، ص ۲۸۰)
* عزای عمومی
من روز ۱۵ خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام میکنم و برای بزرگداشت شهدای خویش در این روز بزرگ در مدرسه فیضیه به سوگ مینشینم (صحیفه امام، ج۸، ص ۵۱).
***
امام(ره) تجسم غیرت دینی
رهبر حکیم انقلاب در دیدار تصویری مردم قم به مناسبت قیام 19 دی بحث کلیدی «غیرت دینی» را مطرح کردند و آن را یکی از اصلیترین عوامل قیام مردم ایران علیه حکومت ستمشاهی پهلوی دانستند: «نقش غیرت دینی مردم را در این قضیه نباید نادیده گرفت. علت اینکه من روی این تکیه میکنم، این است که انسان میبیند تبلیغ میشود و در واقع تلاش فرهنگی وسیعی انجام میگیرد برای اینکه چیزهایی که ناشی از غیرت دینی است، به بیمنطقی و خشونتهای بیمنطق متهم کنند. من میخواهم عرض بکنم که نه! قضیه این جور نیست».
ایشان سپس با مرور حوادث و رخدادهایی که غیرت دینی ملت ایران باعث چرخش حرکت تاریخ به نفع مردم و اسلام شد، توصیه موکدی مبنی بر حفظ این غیرت و حساسیت دینی به مردم ایران کردند: «عزیزان من! کسانی که این سخن را از این بنده حقیر میشنوید! غیرت دینی را حفظ کنید؛ غیرت دینی را حفظ کنید. عامل نجات کشور در بزنگاههای مختلف، غیرت دینی ملت ایران بوده. غیرت دینی است که تهدیدها را به فرصت تبدیل میکند. یک نمونهاش جنگ تحمیلی و دفاع 8 ساله که یک تهدید بزرگ بود [اما] غیرت دینی مردم، غیرت دینی جوانها، غیرت دینی پدران و مادران و همسران موجب شد جوانهای ما بروند به جبهه و در این جنگ در واقع بینالمللی، که آمریکای آن روز، شوروی آن روز، ناتوی آن روز، ارتجاع منطقه در آن روز، همه با هم همدست شده بودند که ایران را شکست بدهند و امام را به زانو در بیاورند و نهضت را نابود کنند، همه اینها را شکست داد و توانست پیروز شود. منشأ این، غیرت دینی بود». ایشان در همین سخنرانی متعلقات غیرت دینی را نیز روشن و تبیین کردند و نسبت به حفظ حساسیت مردم و مسؤولان در قبال این متعلقات غیرت دینی یعنی ارزشها و آرمانهای انقلاب که منبعث از اسلام ناب است، هشدار دادند: «توجه کنید که یکی از کارهایی که امروز بشدت در برنامهریزیهای دشمنان انقلاب و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مطرح است، عبارت است از حساسیتزدایی نسبت به اصول و بینات و مبانی انقلاب. مردم حساسند دیگر؛ مردم نسبت به مسائل اساسی انقلاب حساسند؛ کسی به این مبانی تعرض کند، مردم موضع میگیرند. میخواهند این حساسیت را بتدریج کم کنند؛ این هم باز از راه همین تبلیغات وسیعی است که این روزها در فضای مجازی، در رسانههای جمعی بیگانه به انواع مختلف انجام میگیرد. گاهی حرف بعضی افراد گوناگون را، آدمهایی را که خیلی ارزشی هم ندارند - نه حرفشان، نه فکرشان- برجسته میکنند و بزرگ میکنند. افراد کممایه و پرمدعایی هستند که همین مبانی انقلاب را، اصول انقلاب را، زیر سؤال میبرند. اصول انقلاب در درجه اول، مثل حاکمیت دین. اصلا جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، برای حاکمیت دین خدا تشکیل شد؛ اصلا برای این است که جامعه با شکل و هندسه دینی زندگی کند و تنظیم شود. حکومت با هندسه دینی تنظیم شود و حرکت کند و پیش برود و اقدام کند؛ این جزو بینات انقلاب بود. مردم جان دادند، خون خودشان را تقدیم کردند، نثار کردند برای اینکه این اتفاق بیفتد؛ این جزو اصول انقلاب است؛ این را تضعیف میکنند. یا مثلا عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر؛ این جزو اصول انقلاب است. تسلیم نباید شد؛ زورگویی دشمن را نباید تحمل کرد؛ اینکه ما با دشمن منباب مثال یک وقتی مذاکره کنیم، صحبت کنیم، تعامل کنیم، این یک حرف دیگر است. انقلاب به ما میگوید در مقابل زورگویی و حرف زور دشمن، نباید تسلیم شد؛ تا حالا هم به توفیق الهی تسلیم نشدهایم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ این جزو اصول است. این را تضعیف میکنند، [میگویند] مثلا «آقا چرا، چه مانعی دارد، چه اشکالی دارد؟» یعنی کمرنگ کردن یک چنین اصول برجستهای. یا استقلال کشور، یا مبارزه با فساد، مبارزه با بیعدالتی و امثال اینها؛ اینها اصول انقلاب است».
اما به جرات میتوان گفت قهرمان و اسوه مسلم حساسیت و غیرت نسبت به ارزشهای اسلامی و دینی معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای که خود شاگرد برجسته مکتب امام خمینی هستند، قله غیرت دینی را حساسیت حضرت امام نسبت به ارزشها و فرهنگ اسلامی دانستند: «غیرت دینی اساسا ناشی از بصیرت است، که بصیرت یک شعبهای از عقلانیت است و نشاندهنده عمق دینداری است و در اغلب موارد این غیرت دینی وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که با عقلانیت همراه است. شخصیتهایی که بیشترین غیرت دینی را دارند، اینها غالبا دارای عقلانیت بالا هستند؛ نمونهاش شخص امام بزرگوار؛ اوج غیرت دینی بود، واقعا هیچکس را ما ندیدیم و نشناختیم که از لحاظ غیرت نسبت به دین و فرهنگ دینی و زندگی دینی و سبک زندگی دینی و احکام دینی مثل امام بزرگوار باشد؛ در عین حال در اوج عقلانیت بود؛ خردمند، عاقل و دانشمند».
***
جلوههای غیرت دینی در سیره حضرت امام(ره)
سراسر زندگی حضرت امام، جلوهگاه بروز و ظهور غیرت دینی است. لازم است قبل از ورود به بحث اصلی، به تفاوت غیرت دینی و تعصب مذموم بپردازیم.
حساسیت دینی هم از این مقوله است و نشأتگرفته از ایمان به دین. به هر مقدار که ایمان به دین در افراد بیشتر و عمیقتر باشد، حساسیت و غیرت دینی آنان نیز بیشتر خواهد بود.
اما داوری ارزش نسبت به این موضوع بستگی به حقانیت آن مکتب و ارزشهایی دارد که انسان برای آنها تعصب و غیرت میورزد، لذا در فرهنگ اسلامی هیچگاه به تعصب و غیرتمندی به طور مطلق ارزش داده نشده، بلکه در مواردی نکوهش و در مواردی دیگر ستایش به عمل آمده است.
امام خمینی در کتاب چهل حدیث میفرماید: «عصبیت یکی از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه کردن و حمایت نمودن از خویشاوندان و مطلق متعلقان است؛ چه تعلق دینی و مسکلی باشد یا تعلق وطنی آب و خاکی ...اما اظهار حق و ترویج حقیقت و اثبات مطالب حقه ... یا عصبیت نیست یا عصبیت مذمومه نیست. میزان در امتیاز اغراض و مقاصد و قدم نفس و شیطان و حق و رحمان است.
بنابراین آن غیرت و حساسیتی در فرهنگ اسلام مورد ارزش است که در جهت حفظ و حراست از ارزشهای اسلامی و انسانی قرار گیرد. این همان چیزی است که از آن به غیرت یا حساسیت دینی و گاه تعصب در دین یاد میشود».
سراسر زندگی امام خمینی جلوه گاه حساسیتهای دینی است. غیرت دینی آن بزرگوار در میان همه خصال از برجستگی خاصی برخوردار بود. آنجا که امری از امور دین به خطر میافتاد یا دورنمای بدعتی را احساس میکرد، به خروش میآمد و برای جلوگیری از آن قد برمیافراشت. سخن میگفت، مینوشت، فریاد میکشید و مسلمانان را به یاری میطلبید. این حساسیت برخاسته از عمق آگاهی و عشق به دین و ارزشهای دینی او بود.
ایشان با اینکه نسبت به دشمنان شخصی گذشت داشت و از اشتباهات دوستان چشمپوشی میکرد، افتراها و اهانتهای بدخواهان را به چیزی نمیگرفت و با کسانی که از روی ناآگاهی کافرش خواندند، مدارا میکرد ولی در برابر حفظ دین و ارزشهای آن حساسیت فوقالعاده داشت. قلبش در غم از کف رفتن عالمان دینی میشکست و از غربت اسلام و بیسرپرستی مسلمین مداوم در تشویش بود. بر سر مسائل مکتبی اهل معامله نبود. زندگی آن بزرگوار سرشار از نمونههایی است که بیانگر غیرت دینی آن حضرت است که به ذکر نمونههایی از آن میپردازیم.
1- دفاع از کیان اسلام
نگاهی گذرا به سخنان و آثار امام از آغاز تا انجام ما را از استدلال بینیاز میکند. در روزگاران غربت اسلام که قلم به دستان مزدور هجوم همهجانبه را در راستای انهدام اسلام آغاز کرده بودند، امام در مقابل آنان به تنهایی قدعلم کرد و با کنار گذاشتن درس و تحقیق به دفاع برخاست. با نوشتن کتاب کشفالاسرار رخنههایی را که سرآغاز هجوم به شریعت بود، سد کرد. با این کار به سایر مدافعان اسلام شجاعت بخشید.
در صحنه دیگر رژیم دستنشانده پهلوی بعد از رحلت آیتالله بروجردی به پندار خود زمینه را آماده یافت و خودش را برای مبارزه با اسلام و کنار گذاشتن احکام آن آماده میکرد. در اولین گام در مهرماه 1341 لایحهای به تصویب هیات وزیران رساند. در آن لایحه قید اسلام و سوگند به قرآن ملغی شده بود. این کار که میرفت سرآغازی برای مبارزه علنی با اسلام محسوب شود، موجب جریحهدار شدن قلوب عموم مردم و جامعه روحانیت شد. ترس و وحشت حاکم نفسها را در سینهها حبس کرد و بسیاری را از مخالفت باز داشت ولی غیرت دینی و حساسیت امام راحل در برابر منکر، ایشان را واداشت مخالفت خود را با این لایحه شوم اعلام دارد. این فریاد برخاسته از حساسیت مقدس دینی به دیگران نیز جرات بخشید. آن فرزانه و یاران باوفا تا عقبنشینی رژیم از این قانون ضدالهی غیرتمندانه پای فشردند.
رایحهای از آن حساسیت و غیرت مقدس در تلگراف امام به نخستوزیر وقت به مشام میرسد:
«در تعطیل طولانی مجلس دیده میشود که دولت اقداماتی را در نظر دارد که مخالف شرع مقدس و مباین صریح قانون اساسی است... الغاء شرط اسلام از انتخابکننده و انتخابشونده و تبدیل قسم به قرآن مجید به کتب آسمانی، تخلف از قانون مذکور است و خطرهای بزرگی را برای اسلام واستقلال مملکت دارد...».
2- حساسیت نسبت به عزت و شوکت مسلمانان
از موضوعات دیگری که امام همواره نسبت به آن حساس بود، تجاوز به حیثیت اسلامی و خدشهدار شدن عزت مسلمانان بود. قلب شریف ایشان همواره در پی عزت مسلمانان میتپید. ایشان همواره با بیان عظمت گذشته مسلمین و ذلت کنونی، آنان را به بازگشت به قرن و به کف آوردن عظمت دیرینه فرا میخواند. از اینکه میدید کفار و طواغیت در عزتند و با مسلمانان و حاکمان کشورهای اسلامی همچون بردگان رفتار میشود، رنج میبرد و به خروش میآمد: «شاه بله قربانگو بود. و من این را مکرر گفتهام و از بس متاثرم باز هم پیش شما عرض میکنم که من وقتی عکس شاه را پهلوی جانسون دیدم که جانسون عینکش را برداشته و از این طرف دارد چشمایش آنطور نگاه میکند و به او نگاه نمیکند و او آنطرف میز او سر جای خودش ایستاده بود... مثل یک بچه مکتبی که ایستاده پیش معلمش... من همچو متأثر شدم که ما در چه حالی هستیم که این اول شخصی مملکت ما به اصطلاح هست».
نمونه دیگر قضیه ذلتبار کاپیتولاسیون است. رژیم شاه در سال 43 پس از اعمال خشونتهای فراوان چنین پنداشت که صداها در گلو بریده شده و دیگر کسی را یارای اعتراض به برنامههایش نخواهد بود. در نتیجه به این اندیشه افتاد که امتیازات بیشتری را به آمریکاییان بدهد. در این راستا در مجلس طرح کاپیتولاسیون مطرح شد؛ بدین قرار:
تمام مستشاران نظامی آمریکا با کارمندان فنی و اداری با همه وابستگان آنان در ایران مصونیت دارند و مقامات قضایی ایران حق رسیدگی به جرائم آنان را نخواهند داشت.
این امتیاز ذلتبار و سلطهآفرین خشم امام را برانگیخت. امام با خطابهای مهیج و کوبنده مردم را به قیام و مخالفت با این قانون ذلتبار فراخواند: انالله و انا الیه راجعون. من تاثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام، خوابم کم شده، ناراحت هستم. قلبم در فشار است. با تاثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ من پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردند... ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند. قانونی در مجلس بردند... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان با کارمندان فنیشان با کارمندان اداراتشان با خدمهشان... هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی... مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد...».
این خطابه تاریخی و کوبنده بخوبی بیانگر غیرت دینی آن بزرگوار است که همانند جدش مردن را بر چنین زندگی ذلتباری ترجیح میدهد.
3- همدردی با محرومان و مستضعفان
امام با آنکه شجاع و باصلابت بود، قلبی رئوف داشت. از رنج و محنت محرومان در غم بود. با مستمندان همدردی میکرد و در زمان تمکن و قدرت به دستگیری آنان میشتافت. در تمام یا اکثر سخنرانیهای امام مسائل مستضعفان مطرح بود. این حمایتها نه از موضعی مقطعی یا دستاویزی برای رسیدن به قدرت یا حفظ آن، که از غیرت و حساسیت دینی آن بزرگوار سرچشمه میگرفت و از چشمه «رحماء بینهم» سیراب میشد. ایشان به عنوان یک مسلمان غیرتمند، محرومیت و بیچارگی مسلمانان را نمیتوانست تحمل کند.
«خدا میداند که من گاهی وقتها که به فکر میافتم که... زمستان آتیه چه خواهد شد، خب! ناراحت هستم. ما ناراحت هستیم... اینها... آیا نان دارند؟ ندارند؟ امسال هم که وضع خواربار خوب نیست... چه خواهد شد؟ این زمستان سیاه به این ملت فقیر و بدبخت».
ارسال به دوستان
همزمان با حضور رئیس رژیم صهیونیستی در امارات ارتش یمن طی عملیات «توفان یمن۳» ابوظبی و دوبی را هدف حملات پهپادی و موشکی قرار داد
ذوالفقار یمن بر سر امارات
گروه بینالملل: بامداد دیروز دوشنبه آسمان ابوظبی و دوبی صحنه عملیات پهپادی و موشکی ارتش یمن در عمق خاک امارات بود. در همین رابطه شبکه «المیادین» و کانال «صابریننیوز» گزارش دادند: پروازها در فرودگاههای ابوظبی و دوبی متوقف شد و هیچ هواپیمایی بر فراز سواحل این مناطق مشاهده نمیشود. دقایقی بعد، برخی منابع اطلاعاتی و امنیتی از فعال شدن سامانههای پدافند هوایی در ابوظبی برای مقابله با اهدافی در آسمان خبر دادند. همچنین بلافاصله پس از این حمله وزارت دفاع امارات در بیانیهای تکراری مدعی شد: «این حمله خسارتی در پی نداشته و بقایای موشک بالستیک خارج از مناطق مسکونی سقوط کرده است». صابریننیوز اما به نقل از منابع اطلاعاتی خود خبر داد: «یک موشک به کارخانه کشتیسازی در منطقه صنعتی مصفح در ابوظبی برخورد کرده است». همزمان ائتلاف متجاوز سعودی نیز برای حفظ وجهه خود و جلوگیری از رسوایی بیشتر، ادعا کرد: «یک سکوی پرتاب موشک بالستیک را در استان الجوف در یمن منهدم کردیم».
البته در دومین عملیات ارتش یمن (چهارم بهمن) نیز امارات در ادعای مشابهی گفته بود سکوی پرتاپ موشک در استان الجوف را زده است که بعد مشخص شد تجهیزات راهداری در این استان را هدف قرار داده است.
صبح دیروز اما سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن، با حضور در یک کنفرانس خبری جزئیات عملیات «اعصار الیمن ۳» (توفان یمن 3) علیه امارات را ارائه کرد. به نوشته پایگاه خبری شبکه «المسیره» یمن، وی بیان کرد: در مرحله سوم عملیات اعصار الیمن، عمق کشور امارات هدف قرار گرفت و طی آن چندین موشک بالستیک ذوالفقار به اهداف مهمی در امارات ابوظبی اصابت کرد و با چندین فروند پهپاد «صماد ۳» به اهداف حساس در امارات دوبی حمله شد. وی افزود: «کشور کوچک دشمن اماراتی تا زمانی که به عنوان ابزار دشمن اسرائیلی در ابوظبی و دوبی به تجاوز به مردم و کشور ما ادامه دهد، ناامن خواهد ماند. نیروهای مسلح یمن بار دیگر به شهروندان، ساکنان و شرکتها برای دوری از مقرها و تأسیسات حیاتی، به دلیل آسیبپذیری در برابر هدفگیری در دوره آتی هشدار میدهد». سخنگوی نیروهای مسلح یمن در ادامه تاکید کرد: «ما در برابر محاصره خفهکننده و افزایش جنایات علیه ملت بزرگ خود، دستبسته نخواهیم ماند و به حق خود در دفاع مشروع از یمن تا زمان توقف حملات و رفع محاصره ادامه خواهیم داد و خداوند را بر این حرف خود گواه میگیریم».
* سیل العرم یمن علیه امارات
وزارت دفاع امارات یکشنبهشب از رهگیری تنها یک موشک بالستیک انصارالله یمن خبر داد و مدعی شد این حمله خسارتی در پی نداشته و بقایای موشک بالستیک خارج از مناطق مسکونی سقوط کرده است.
روز یکشنبه وبگاه «الخبر الیمنی» به نقل از منابعی در بخش «اطلاعات نظامی» دولت صنعا از طرح حمله بیسابقه و ویرانگر به امارات عربی متحده و هدفگیری ۵۰ نقطه حساس در این کشور خبر داد. در این گزارش آمده که قرار است در عملیاتی به نام «سیل العرم» با نزدیک به ۳۰۰ پهپاد و ۵۰ موشک بالستیک و ۴۶ موشک کروز، شریانهای حیاتی اقتصادی امارات عربی متحده در هم کوبیده شود (سیل العرم اشاره به سیل بزرگی است که به عنوان عذاب الهی بر قوم سبأ در یمن نازل شد).
* سقوط بازار سهام امارات و عربستان
در نتیجه سومین عملیات «توفان یمن» که توسط نیروهای مسلح این کشور در واکنش به حملات اخیر نیروهای ائتلاف انجام شد، بیشتر بازارهای سهام خلیجفارس در معاملات اولیه دیروز سقوط کردند.
به گزارش شبکه خبری «المیادین»، در همین راستا شاخص اصلی بازار سهام دوبی 1.2 درصد و شاخص ابوظبی 0.2 درصد سقوط کرد تا از رشدی که برای ۴ جلسه متوالی ادامه داشت، جلوگیری شود.
همچنین شاخص اصلی سهام قطر 0.1 درصد کاهش نشان داد که به دنبال آن سهام بانک تجاری قطر 2.9 درصد و بانک اسلامی قطر نیز 0.9 درصد کاهش یافت.
شاخص بازار عربستان نیز روند کاهش کلی را در بازار سهام خود نشان داد.
* دوشنبههای موشکی در امارات
۳ عملیات تلافیجویانه ارتش یمن علیه امارات طی ۳ هفته اخیر به ترتیب روزهای 27 دی و 4 و 11 بهمن صورت گرفته است و این نشان میدهد امارات هر هفته (دوشنبهها) با یک عملیات تلافیجویانه یمنیها مواجه است و این برخلاف سالهای 2017 و 2018 است که عملیاتها محدود و بیشتر ایذایی بود تا اینکه عواقب سیاسی و اقتصادی داشته باشد. عملیات سوم ولی از همه مهمتر بوده و حامل پیامهای مهمی نهتنها برای ائتلاف سعودی و کشور امارات که از خود عربستان سعودی در این ائتلاف فعالتر عمل میکند، بلکه برای مقامات رژیم اسرائیل نیز بوده است.
* پشت پرده سفر هرتزوگ به امارات
روز یکشنبه «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم اسرائیل به همراه همسرش در رأس هیأتی برای نخستینبار در تاریخ روابط رسمی این رژیم با امارات از سال 2020، راهی این کشور شد و مورد استقبال عبدالله بنزاید، وزیر خارجه قرار گرفت. او همچنین با محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی و جانشین فرمانده کل نیروهای مسلح امارات دیدار و گفتوگو کرد. همزمان با سفر رئیس رژیم اسرائیل به امارات، یک رسانه صهیونیستی درباره چرایی این سفر دست به افشاگری زد. وبلاگ امنیتی «اینتلیتایمز» که خود را نزدیک به سرویسهای اطلاعاتی در تلآویو معرفی میکند، فاش کرد هدف اصلی از سفر هرتزوگ به امارات عربی متحده جلوگیری از تهاجم انصارالله به اسرائیل است. به گفته این رسانه عبریزبان، یکشنبهشب ۲ طرف اسرائیلی و اماراتی درباره راهکارهایی که بتواند مانع اقدام احتمالی انصارالله در هدف قرار دادن اسرائیل شود، به توافق رسیدند. بر اساس خبر افشا شده توسط اینتلیتایمز، هرتزوگ در سفر خود به امارات عربی متحده با آنها درباره راهکارهایی برای جلوگیری از حملات موشکی احتمالی به منافع اسرائیل به بحث و گفتوگو پرداخت. این رسانه توضیح بیشتری در رابطه با نوع این همکاری و نحوه آن ارائه نکرد. بنابراین برخلاف رسانههای اماراتی که این سفر را بیشتر سیاسی و در راستای تقویت همکاریهای اقتصادی و تعمیق روابط دانستهاند، این سفر بر اساس اطلاعات و نوع اظهارات و رفتار مقامات صهیونیست، بیشتر امنیتی بوده و تلآویو به دنبال همکاری با امارات علیه انصارالله یمن است؛ با این حال، عملیات ارتش یمن آن هم در زمان حضور هرتزوگ نشان میدهد یمنیها بخوبی از نیت و ائتلاف شوم عربی- عبری علیه خود و حتی مقاومت در منطقه آگاه هستند و از دید ناظران سیاسی حمله بامداد دیروز پیامی مناسب و در زمان مناسب به تلآویو و ابوظبی است.
* وحشت صهیونیستها از شلیک موشک به سمت «ایلات»
سفر هرتزوگ که به گفته خود سفری تاریخی بوده و بنا به دعوت رسمی بن زاید صورت گرفته، با توجه به اظهارات اخیر مقامات رژیم صهیونیستی و وقوع حملات اول و دوم حائز اهمیت است. دقیقا عصر همان روز که دومین عملیات ارتش یمن علیه امارات (چهارم بهمن) انجام شد، «نفتالی بنت» نخستوزیر اسرائیل طی تماسی که با بن زاید داشت، به وی پیشنهاد حمایت امنیتی و اطلاعاتی تلآویو از ابوظبی را داد. اینکه نفتالی بنت پیشقدم شده و با بن زاید تماس گرفته شاید یک حرکت و اقدام سیاسی برای رژیمی که ۲ سال از عادیسازی روابطش با امارات میگذرد و تلآویو، ابوظبی را دروازه نفوذ خود به خلیجفارس و کشورهای عربی میداند، تعبیر شود ولی گزارشهای رسانهای اخیر و اظهارات اخیر مقامات صهیونیست و نگرانی آنها از تکرار عملیات علیه رژیم اسرائیل بویژه ایلات در جنوب فلسطین اشغالی نشان از نگرانی فزاینده آنها از توانمندیهای انصارالله یمن است که این روزها ردپای صهیونیستها در جنوب این کشور عربی را گرفته و به نقش صهیونیستها در جنگ علیه خود و تلاش آنها برای نفوذ هر چه بیشتر در جزیره سقطری و تنگه بابالمندب واقف هستند.
* واکنش رسانههای اسرائیل به حمله موشکی به امارات
رسانههای صهیونیست عملیات نیروهای مسلح یمن در عمق خاک امارات عربی متحده همزمان با سفر رئیس این رژیم به ابوظبی را حاوی پیامهای تازه برای اسرائیل توصیف کردند. «اور هیلر» خبرنگار نظامی شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی دیروز (دوشنبه) گفت زمانبندی حمله اخیر نیروهای مسلح یمن به ابوظبی، پایتخت امارات نهتنها پیامی برای اماراتیها بلکه حامل پیام به اسرائیل نیز بود. «یونی بن مناحیم» روزنامهنگار و تحلیلگر سرشناس اسرائیلی و مدیر سابق رادیو رژیم صهیونیستی هم گفت امارات به خاطر عادیسازی روابط با «اسرائیل» و جنگ علیه یمن در کنار عربستان، بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد و این تازه آغاز ماجراست. رسانههای صهیونیست نوشتند زمان حمله موشکی نیروهای یمنی به ابوظبی همزمان با سفر «اسحاق هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی نشاندهنده تلاش برای تخریب سفر وی است. به گفته منابع رژیم صهیونیستی، در زمان حمله موشکی یمنیها به ابوظبی، هرتزوگ در هتل بود. این رسانهها همچنین به نقل از گزارش منابع اماراتی اعلام کردند همزمان با سفر رئیس رژیم صهیونیستی، سامانه دفاع هوایی امارات فعال شده بود. وبگاه «یدیعوت آحارانوت» یکشنبهشب پس از انتشار خبر عملیات جدید انصارالله یمن علیه ابوظبی، نوشت: «اطلاعات اسرائیل از هرتزوگ خواسته که فوراً امارات را ترک کند». پیش از این، سخنگوی رئیس رژیم صهیونیستی گفته بود او سفرش را طبق برنامهریزی ادامه خواهد داد.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم سینمایی «مرد بازنده» که در روز اول برگزاری جشنواره فیلم فجر در برج میلاد به نمایش درآمد
زخم کاری خورده
گروه فرهنگ و هنر: جشنواره چهلم فیلم فجر با نمایش فیلمهای «بیرو» و «مرد بازنده» آغاز شد. «بیرو» به کارگردانی مرتضیعلی عباسمیرزایی به عنوان اثری که به زندگی یکی از قهرمانان ورزشی میپردازد و «مرد بازنده» که نئونوآری جنایی است که داستانی معمایی و رازآلود را پیش چشم مخاطبان میگذارد. بیرو -همانگونه که پیشبینی میشد- نتوانست توجه ویژهای را جلب کند. پرداختن به زندگی قهرمانان ورزشی، مدلهای تکرارشدهای در سینمای دنیا دارد. آنگونه که مرسوم است در ابتدا با تاکید بر شخصیتپردازی، قهرمان با عمده ویژگیهایش معرفی میشود و بعد با تعریف موانع و چالشهایی پیش روی او، داستان پیش میرود. بیرو اما نه در ایجاد همزادپنداری و نه در خلق موقعیتهای بحرانی آنچنان که باید موفق عمل نکرده است. فیلم دومی که در شب اول جشنواره به نمایش درآمد، «مردبازنده»، ساخته محمدحسین مهدویان، یکی از فیلمهایی بود که در زمان پیشفروش بلیتهای جشنواره توانست رکورد بزند. این مساله یعنی علاقهمندان سینما، حالا او را به عنوان یکی از کارگردانهای صاحب سبک میشناسند و منتظر تماشای فیلمهایش هستند. ۲ نوشته درباره این فیلم را در زیر میخوانید. یادداشتی از عباس گل و نوشته دیگری از سعید هاشمزاده که در روزهای جشنواره نگاه کوتاهی به فیلمهای سودای سیمرغ این دوره خواهد داشت.
***
شرح مسأله: سریال یا فیلم سینمایی!
سیدسعید هاشمزاده: قرار است در طول جشنواره چهلم فیلم فجر، یادداشتهایی مسالهمحور درباره فیلمها داشته باشیم. هر فیلم بهانهای میدهد تا بتوانیم از آن زاویه به آن بنگریم؛ زاویهای که میتواند دیدگاهی کلی یا جزئی را درباره آن فیلم به ما هدیه دهد. مسالهمحور بودن یادداشتها بدین خاطر اهمیت دارد که بتوانیم پلی بزنیم میان یک موضوع علمی یا تئوریک با اثری که در طول جشنواره میبینیم؛ پلی که بسیاری از یادداشتهای این روزها از آن خالی شدهاند یا خوشبینانهتر از آن عبور میکنند.
فیلم تازه محمدحسین مهدویان، در دنباله سریال موخرش «زخم کاری» است. چرا و چگونه؟! به نظر قرابت این دو را بتوان با تعریف ۲ مدیوم رسانهای/ هنری آغاز کرد؛ فیلم و سریال؛ ۲ مدیوم پربیننده تصویری این روزها. سریال داستانی دنبالهدار و قسمت به قسمتی است که تعلیق، تغییر و دنبالهدار بودن داستانی یکپارچه و گاه اپیزودیک را شامل میشود و قسمتبندی آن است که این مدیوم را از فیلم جدا میکند. فیلم اما همان مدیوم یکپارچه یا تکقسمتی است که داستان میگوید یا تجربهای را تصویری/ مستند میکند. از این بدیهیات میگذریم و به سمت جزئیات میرویم؛ به سمت اینکه زبان هر کدام از این ۲ مدیوم را میسازد. من در اینجا «زخم کاری» را در کنار «مرد بازنده» میگذارم، هنگامی که هر دو را در تصویر، در دیالوگنویسی و در فیلمبرداری، بازی و داستانگویی و کارگردانی ببینیم، به این مساله برمیخوریم که هر دو روند و ریتمی برابر و یکسان دارند، با این تفاوت که «زخم کاری» به عنوان یک سریال، داستانی پرکشش و پر از برخورد و حادثه دارد و بدین جهت پر پرسوناژ است اما «مرد بازنده» با داستانی به ظاهر پیچیده اما در باطن لاغر و فاقد هیجان همراه است. اگر سکانسهای این دو را به لحاظ اجرا در کنار یکدیگر قرار دهیم متوجه دکوپاژی یکسان، تولیدمحور، فاقد قطعات و برشهای تصویری حاوی معنا میشویم و اساسا آنها را دارای یک گرامر میبینیم. گرامر مهدویان اغلب دوربین را میکارد، حرکت نمیدهد، آن را پشت یک شیء در فورگراند خود پنهان میکند و از سوژه فاصله میگیرد و در نهایت سوژه در میدل گراند تصویر چیده میشود. این یکسان بودن دکوپاژ و تولیدمحور بودن آن که سیر سریع یک فیلمبرداری بدون دقت و جزئیات را شامل میشود، هر دوی این فیلم و سریال را کنار یکدیگر میگذارد. اما تفاوت سریال و فیلم که باید وجه تمیزدهنده این دو باشد و تماشاگر را قانع کند که چرا داستانی تبدیل به فیلم شده یا تبدیل به سریال، در پتانسیل تعلیق و کشش داستانی و نیز فشردگی یا پهن بودن حوادث است. حوادث در مرد بازنده آنقدر کمرنگ و بیاهمیت و گاه اضافه است که فیلم بلند و بیش از حد بلند مهدویان میتوانست با کمی بلندتر شدن تبدیل به یک مینیسریال شود و نه یک فیلم سینمایی که اصلا به خاطر فشردگی وقایع و تندی حوادث بویژه در یک داستان کارآگاهی مورد اهمیت قرار میگیرد. فیلم تازه مهدویان نه از جنبه داستانی و نه از جنبه کارگردانی سینمایی به معنی بیان پرکشش جزئیات و خلق تصاویر سینمایی نیست، بلکه همان گرامر سریالش است اما این بار بیرونقتر و لاغرتر؛ خستهکننده و گاه پر از خردهداستانهای اضافه که این سوال را ایجاد میکند که چرا و به چه دلیل سریال نشده است؟!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|